-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:16028 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

احاديثي كه وهابيان با استناد به آنها سوگند به غير خدا را حرام ميدانند و نيز پاسخ به آنان چيست؟
دو حديثي را كه «وهابي»ها دستاويز قرار داده و به وسيله اين دو حديث خونهائي را به ناحق ريختند و («وهابي»ها يك بار درسال1216 هجري قمري وبار ديگردر سال 1259 بر كربلا حمله برده به صغيروكبير رحم نكردند، و در ظرف سه روز شش هزار نفر را از دم تيغ گذراندند، و تمام نفايس حرم شريف را بسان سپاه يزيد به غارت بردند. چرا؟ به خاطر اينكه اين گروه به فرزندان پيامبر سوگند ياد ميكنند و به آنان مهر ميورزند.) ميليونها مسلمان را هدف تيرهاي زهرآگين تكفير قرار دادند، مورد بررسي قرار ميدهيم. «انّ رسول الله سمع عمر و هو يقول: و ابي فقال انّ الله ينهاكم ان تحلفوا بآبائكم و من كان حالفاً فليحلف بالله او يسكت.» (سنن ابن ماجه1/277ـ سنن ترمذي4/109ـ سنن نسائي7/4ـ5 السننالكبري10/29.) [پيامبر خدا شنيد عمر به جان پدر خود سوگند ياد ميكند. پيامبر فرمود: خدا شما را از سوگند به جان پدرها باز داشتهاست هر كس سوگند ياد ميكند، به خدا قسم بخورد و يا ساكت باشد.]
اولاً: نهي از سوگند به جان پدران به خاطر اين بودهاست كه پدران آنان غالباً مشرك و بت پرست بودهاند و چنين افرادي ارزش و احترام و قداستي نداشتند كه انسان به آنها سوگند ياد كند. چنانچه در برخي از احاديث آمده است كه «نه به پدران و نه به طاغوت (بتهاي عرب) سوگند ياد نكنيد» («السنن الكبري»1/29، نقل ازصحيح مسلم و سنن نسائي7/77ـ سنن ابن ماجه، ج1، ص 278،در حديث ديگري آمده: «لاتحلفوا بآبائكم ولا بامّهاتكم ولابالانداد» (سنن نسائي7/6). ثانياً: مقصود از نهي از سوگند بر پدر قسم در مقام داوري و فصل خصومت است، زيرا به اتفاق علماء اسلام براي فصل خصومت جز سوگند به خدا و صفات او كه اشاره به ذات دارد، هيچ سوگندي كافي نيست. با توجه به اين قرائن روشن،چگونه ميتوان گفت پيامبر گرامي از سوگند به مقدساتي مانند اولياء و رسل الهي نهي و جلوگيري كردهاست، درحالي كه نهي او در مورد خاصي بودهاست
حديث دوم: «جاء ابن عمر رجل فقال: أحلف بالكعبه قال لا ولكن إحلف بربّ الكعبه فانّ عمر كان يحلف بأبيه فقال رسولالله(ص): لاتحلف بآبيك فانّ من حلف بغيرالله فقد اشرك» («السنن الكبري» 10/29، مسند احمد1/47 و 2/34و 67 و 78و 125و سنن بيهقي10/29). [مردي پيش فرزند عمر آمد و گفت من به كعبه سوگند ياد ميكنم فرزند عمر گفت، به خداي كعبه سوگند بخور زيرا عمر به پدر خود قسم ياد كرد پيامبرفرمود: به پدرت سوگند مخور، زيرا هر كس به غير خدا سوگند ياد كند براي خدا شريك قرار دادهاست.]
پاسخ:
با توجه به دلائلي كه سوگند بر غير خدا را تجويز ميكند بايد اين حديث به گونهاي توجيه گردد و آن اينكه: اين حديث از سه بخش تشكيل يافتهاست:
1ـ مردي نزد ابن عمر آمد و مي خواست كه به كعبه سوگند بخورد، ولي او طرف را از چنين سوگندي بازداشت.
2ـ عمر در نزد پيامبر به پدر خود(خطاب) سوگند ميخورد، پيامبر او را از چنين سوگند بازداشت و گفت سوگند به غير خدا مايه شرك است.
3ـ اجتهاد فرزند عمر كه سخن پيامبر را(من حلف بغيرالله فقد اشرك) كه در مورد سوگند به مشرك(خطاب) وارد شده و در آن مورد گفته بود گسترش داده و حتي سوگند به مقدسات مانند كعبه را نيز دركلام پيامبر داخل دانستهاست. در اين مورد راه جمع ميان اين روايت و روايات ديگر كه پيامبر و ديگران بدون دغدغه بر غير خدا سوگند ميخوردند، اين است كه كلام پيامبر «هر كس به غير خدا سوگند ياد كند شرك ورزيده است» محدود به موردي است كه «مسقم به» مشرك باشد نه مسلم و نه مقدس مانند قرآن و كعبه و پيامبر. و اجتهاد ابن عمر كه از كلام پيامبر وسيع فهميدهاست براي خود حجت است نه براي ديگران. وعلّت اينكه سوگند بر«پدر مشرك» يك نوع شرك است اين است كه يك چنين سوگندي، به ظاهر تصديق راه و روش آنها است. اين يك تحليل براي حديث و اساس آن تخطئه اجتهاد ابن عمر است كه از حديثي كه در مورد سوگند به مشرك وارد شدهاست، معني وسيع فهميده، حتي بر مقدسات نيز تطبيق نموده است. در اينجا تحليل ديگري است كه از تحليل نخست روشن تر است و اينك بيان آن:
تحليل دوم: سخن پيامبر كه ميفرمايد: «من حلف بغيرالله فقد اشرك» مربوط به سوگند به خصوص طواغيتي مانند «لات و عزي» است، نه سوگند بر پدر مشرك، تا چه رسد به سوگند به برمقدساتي مانند كعبه، و اين اجتهاد ابن عمر است كه اين قانون مربوط به خصوص بتها را، بر دو مورد(سوگند بر مشرك و سوگند بر كعبه) تطبيق كردهاست و گرنه سخن پيامبر چنين گسترشي نداشتهاست به گواه اينكه پيامبر در حديث ديگر ميفرمايد «من حلف فقال في حلفه باللاّت والعزّي فليقل: لااله الاّ الله ...»(سنن نسائي7/8) [هركس سوگند ياد كند و در آن بگويد به لات و عزي سوگند فوراً بگويد: لااله الاّ الله ...] اين حديث ميرساند كه هنوز رسوب دوران جاهلي در ذهن مسلمانان باقي بوده و گاه بيگاهي به سابقه عادت ديرينه حتي بر طواغيت سوگند ياد ميكردند، و پيامبر براي قلع اين عمل زشت آن جمله كلي را فرمود. گواه بر اينكه سخن پيامبر نه مقرون با سوگند بر مقدسات و نه مقرون با سوگند بر پدر مشرك بودهاست و اين ابن عمر است كه كلام رسول خدا را با دو مورد حتي با سوگند عمر بر پدر خود جمع كردهاست، مطلب يادشده در زير است:
امام الحنابله در (مسند2/34)، حديث دوم را به شكلي نقل ميكند كه ميرساند كه تطبيق از جانب ابن عمر بودهاست. اينك متن حديث: «كان يحلف ابي فنهاه النّبيّ قال: من حلف بشيءٍ دونالله فقد اشرك». [عمر بر پدرش سوگند ياد ميكرد، پس رسول خدا او را نهي كرده فرمودند: هركس به چيزي غير از خدا سوگند خورد شرك ورزيدهاست.]
2ـ همانطور كه ملاحظه ميفرمائيد جملة«من حلف...» بدون«واو» عاطفه يا«فاء» وارد شدهاست و اگر حديث دوم ذيل حديث سوگند بر پدر بود لازم بود كه حديث دوم با حرف عطف وارد شود. باز مؤلف (مسند در 2/67) حديث من حلف را بطور مستقل بدون جريان سوگند عمر نقل كردهاست و چنين ميگويد: «من حلف بغيرالله قال فيه قولاً شديداً». كسي كه به غير خدا سوگند ياد كند آن شخص در اين مورد سخن ناروائي گفتهاست و يا پيامبر سخن تندي درباره او گفتهاست مثلاً گفته: شرك ورزيدهاست.

آئين وهابيت
آية الله جعفر سبحاني

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.